عاشق اینجور پستهام

ساخت وبلاگ
همیشه توی زندگیم می خواستم بهترین باشم. and here is the deal : از کلاس اول ابتدایی تا سوم راهنمایی ، هر سال شاگرد اول می شدم. و هر سال به شدت از طرف پدرم تشویق. پدرم من رو به رخ همه می کشوند و حسابی تحویلم می گرفت. مخصوصا دوره راهنمایی که مدرسه ی نمونه ای بود و همه شاگرد اول ها جمع بودن. و کلا از طر عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 34 تاريخ : شنبه 28 اسفند 1395 ساعت: 6:54

اگر بدون اجابت به خانه بر گردم ،

برای من که نه ، اما برای تو بد نیست ؟!

========================

بازار طلا نیست اگر موی طلاییت ...

با هر وزش باد چرا در نوسان است ؟!

========================

هیچ چشمی لایق دیدار گیسوی تو نیست

من محمد خانم و این شهر کرمان من است ...

========================

1- فاطمه سادات موسوی 2- مجید آژ 3- حسین زحمت کش

منبع :ابیات سنگین

عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 17:01

صبح زود از جلوی در خونه اشون رد شدم. در نیمه باز بود و چشم های هیز من تا ته خانه را جارو کردن تا اونو ببینن. اما هیچی نبود. لعنت به من ! هر در نیمه بازی که توی صورت اون وا نمیشه. پس چرا من پشتِ همه درهای نیمه باز دنیا رو دید می زنم ؟! آدم باید با خودش رو راست بشه. اگه دنیا رو می خواد بیفته دنبالش . عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 1:06

خیلی خنده دار بود. دمشون گرم با این فیلم ساختنشون . بابا مردیم از بس فیلم تلخ با پایان باز دیدیم. بذارین یکمم کمدی ببینیم. البته این کمدی لودگی و چرت و پرت گویی و مسخره بازی نبود (البته در بعضی موارد بود ولی در بیشتر موارد نه ). در بیشتر موارد دوست داشتنی و واقعنی خنده دار بود. گاهی جاها فیلم از ریتم می افتاد و خسته کننده می شد ، اما در کل برید ببینید پشیمون نمی شید ... عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 14:44

وقتی یک کاری رو مصرانه انجام میدی و به جواب نمیرسی ... وقتی ساعت ها درگیرش می شی و بالا و پایین میری تا بالاخره یه جوری مساله رو حل کنی و فایده نداره، وقتی گردنت و کمرت و بند بند مفاصل بدنت به شدت درد میان ولی تو ول کن نیستی... به یه جایی میرسی که کم کم ناامیدی میخواد بیاد سراغت، همون موقع رو دووم بیار . همون چندلحظه مقاومت کن و کم نیار. وایسا. اونوقته که میتونی لذت مهندس بودن رو درک کنی ... اینجوری یه مهندس می شی حتی اگه مدرک نداشته باشی ...

عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 21 تاريخ : جمعه 13 اسفند 1395 ساعت: 1:53

تو یه وبلاگ که من خیلی دوستش دارم ، یه پست توش گذاشته شده بود ، که فقط یک لینک توش بود. لینک رو که باز می کردی می رسیدی به یک مطلب که به اصغر فرهادی فحش داده بود و گفته بود کوفتت بشه اسکار. همه هم اومده بودن تأیید کرده بودن و به به و چه چه . منم نظرمو گذاشتم و باپدیده ی زیر رو به رو شدم : تصویر نظر من و پاسخ او بیایید نظرات را دیگران را هم بشنویم ، و قبول کنیم که دیگران مجبور نیستند شبیه به ما فکر کنند . بیایید دست از این تکفیری بازی ها که در یک دوران خاص بسیار رواج یافت ، دست بر داریم ... عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 33 تاريخ : جمعه 13 اسفند 1395 ساعت: 1:53

بالاخره جلد هشتم رمان کلیدر هم تمام شد . عجب قلمی دارد این محمود ! ================= ص 2090: درد اینجاست که درد را نمی توان به هیچکس حالی کرد. --------------------------------------------------------------- ص 2101: این جماعت با خوشه چینی بزرگ شده اند ، چشمهایشان تنگ است مثل کون خروس . یک کف ِ دست زمین و پنج مَن تخم ِ کشت ؛ این است همه چیزشان! ... از همه شان بدم می آید . --------------------------------------------------------------- ص 2274: گل محمد :«آدم هزار جور رفیق دارد ...» ستّار : «نه ! آدم فقط یک جور رفیق دارد. --------------------------------------------------------------- ص 2276: آدمها عمدتا دو جور هستند ، یا - دست کم - من دو جور دیده ام. یک جورش آدمهایی هستند که بدون یقین و ایمان نمی توانند زندگی بکنند؛ و یک جور دیگرش آدمهایی هستند که با یقین و ایمان نمی توانند زندگی بکنند. عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 19 تاريخ : جمعه 13 اسفند 1395 ساعت: 1:53

آبا حق مقابل باطل قرار دارد ؟! قرآن چه می گوید؟ سوره رعد آیه 17:"خداوند از آسمان آبی نازل کرد و از هر دره و رودخانه به اندازه هر یک سیلابی جریان یافت ، و سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد ، بعضی چیزها که برای ساختن زیور یا ابزار در آتش می گدازند نیز کفی مانند آن دارد ، خدا حق و باطل را چنین مثل می زند ، و اما کف به کنار افتاده نابود می شود ، ولی چیزی که به مردم سود می دهد در زمین می ماند ، خدا مثلها را چنین می زند . " پس:1- باطل اصالتی در جهان ندارد بلکه به طفیل حق پیدا می شود.2- به دلیل آنکه اصالتی ندارد دوام هم ندارد، آنچه که دوام دارد حق است.3- در عین اینکه اصالتی ندارد و دوامی هم ندارد، یک گسترش ظاهری چشمگیر دارد که اگر چشم حقیقت بین نباشد اصالت را به باطل می دهد و فکر می کند حق چیز کوچکی است در مقابل باطل.آشنایی با قرآن ، جلد دوم، شهید مطهری عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13

رمانی که توسط گوستاو فلوبر نوشته شده است. قصه ی زنی که ازدواج می کند و عشق را در آن نمی یابد و سپس خیانت می کند. نه یکبار که دوبار. و در زنا هم عشق را نمی یابد و پس از خستگی از زنا و فساد، به یاد دوران نوجوانی و پاکی معنوی اش می افتد که بین راهبه ها در کلیسا عزلت گزیده بوده است و احساس می کند که عشق واقعی همانجا بوده است و بس . محتوای این رمان ، تصمیمات گناه آلود زنی است که از یکنواختی ِ زندگی ِ زناشویی به تنگ می آید و برخلاف اغلب زنان هم عصر خود، به این یکنواختی تن نمی دهد و با تصمیماتی که می گیرد ، به طرف شور ِ زندگی چنان می رود که هم خود و هم خانواده اش را بیچاره می کند. تصمیماتی که زندگی را از یکنواختی بیرون می آورند و به هلاکت می کشانند. ادامه مطلب عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13

آخر زندگیت ،

از کارهایی که نکردی بیشتر پشیمون می شی تا از کارهایی که کردی .

عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13

راستش دیدم خیلی از تلگرام و اینستاگرام بد می گن ، اما من اومدم ازشون دفاعی بکنم و بگم که درسته که بیشتر استفاده ی ما ایرانی ها از این ابزارها ، سوءاستفاده است ، اما خب اینجور چیزها استفاده های مفیدی هم دارن. مثلا در اینستا میشه پیج ِ فست فودهای شهرتون رو دنبال کنین و وقتی می خواین به یک رستوران برین آپشن های زیادی داشته باشین ، یا تو تلگرام میشه کانال ِ مشاهدات چند دانشجوی ایرانی در آمریکا رو دنبال کرد و از اتفاقات ینگه دنیا بصورت مستقیم و بدون عینک آشنا شد. خلاصه اینجور ابزارها استفاده های خوب هم دارند. بیایید خوب استفاده کنیم :) حالا اگه کسی کانال مفید یا پیج به درد بخوری میشناسه معرفی کنه ... ممنون. عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13

توجه: این مطلب هیچ ربطی به وبلاگ هایی که میان ِ هزار تفکرشان یکی اش می شود مطالب زیر ، ندارد !!! وقتی دیدید که یک وبلاگ نویس - تأکید می کنم یک وبلاگ نویس- بیشتر مطالبش در مورد وقایع یومیه است ، یعنی حوادث و اتفاقات رسانه ای -مثل پلاسکو یا هاشمی- ، بدانید که تفکرات صاحب وبلاگ به انتهایش رسیده و منتظر یک واقعه در جهان خارج است تا نظرش را در مورد آن بنویسد. منتظر است تا پلاسکو آتش بگیرد و مردم در مسیر آتشنشانان قرار بگیرد تا از بی فرهنگی و جهان سومی بودنمان بنالد. منتظر است تا فلان کس در آمریکا رئیس جمهور شود ، تا نظرش را در مورد پوپولیسم آمریکایی بگوید. منتظر است تا هاشمی بمیرد -خدایش بیامرزد- تا کل جریان های سیاسی ایران را نقد و بررسی کند. اینجور افراد در جامعه هم ظهور و بروز دارند. آن امام جمعه ای که منتظر است هر حرفی را که رهبر می زند در نماز جمعه بازگو کند. غافل از اینکه آن حرف را خود ِ رهبر زده است و ایشان اساسا نیازی نیست زحمت بکشند و وقت مردم را بگیرند و همان حرفها را منتها با لحن بد و غیر جذاب بازگو کنند. یا آن مثلا اندیشمندی که هر روز در رابطه با موضوع روز یک سخنرانی ابلهانه و خ عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13

در مواجهه با یک عدد انسان بی شعور که دهن خود را باز کرده و چشمان خود را می بندد می شود به سه روش عمل کرد و در هر عمل به چند طریق قضاوت می شویم. در اولین راهکار ، ما هم دهان خود را باز کرده و چشمانمان را می بندیم. قضاوت دیگران: باشعورهای ِ اقلیت : ای کاش تحمل می کردی. بی شعورهای ِ اکثریت : حقش بود. در دومین راهکار ، ما سکوت می کنیم و چیزی به طرف نمی گوییم و تحمل می کنیم. قضاوت دیگران ؛ باشعورهای ِ اقلیت : آفرین . بی شعورهای ِ اکثریت: چقدر بی عرضه ، لال شده بود هیچی نمی گفت. در سومین راهکار ، ما جواب طرف را می دهیم ولی بر عکس. مثلا می گوید تو خری ، ما هم می گوییم که من خر نیستم چون خر چهارپا است و من دو پا ، گوش های ِ خر دراز است و از من نیست و ... . قضاوت دیگران : باشعورهای ِ اقلیت : آفرین . بیشعورهای ِ اکثریت : آفرین (خنده یِ حضّار). کاری به دین و آخرت و خدا و پیغمبر هم نداشته باشیم ، در جواب بدی خوبی کردن ، در ِ همه یِ دهان ها را می بندد. + خوبی را خوبی کردن خَر خاری است ، بدی را بدی کردن سگساری است ، بدی را خوبی کردن کار خواجه عبدالله انصاری است. عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13

یک پستی در وبلاگ پرتقال (البته اسم اصلیش تا جنون فاصله ای نیسته) نوشته شده که خیلی برام جالب بود. در مورد سیستم چند همسری در جامعه و در زمان پیامبر و دلیل آن بود. علیرغم اینکه فعلا با اعتقادات من بسی در تضاد است ، اما اصلا حرف یاوه و بی منطقی نیست و خیلی زیاد میشه در موردش فکر کرد ، اون رو بسط داد ، و نقدش کرد. ممنون از نویسندش. خلاصه ی آن هم این است که سیستم چند همسری که برای مردان جایز و برای زنان غیر مجاز است ، مطابق شرایط زمانه ی پیامبر بوده ، و در این دوره و زمانه ،  باید روشی دیگر پیاده شود. نظر من هم راجع به این پست که در اینجا نوشته شده است اینگونه می باشد:سیستم چند همسری مردان اصلا در جامعه ی امروز پذیرفته شده نیست و علیرغم اینکه یک تابوی دینی نیست ، اما یک تابوی اجتماعی شدید است. برای مثال تعداد زناهایی(روابط نامشروع) که در جامعه اتفاق می افتد -بعنوان یک تابوی دینی- بسیار بیشتر از تعداد مردانی است که چند همسر دارند - بعنوان یک تابوی اجتماعی- .طابق  النعل بالنعل بودن که اگر بخواهد در همه ی موارد باشد، اشتباه است، اما اگر بخواهد در اصول و کلیات باشد ، صحیح و اصلا واجب است. در ب عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 31 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13

چند وفتیه که سر کار می رم. و خب با این اوضاع اقتصادی مملکت و نیازهای هر روزه ای که از دنیای مدرن برایمان به ارمغان میآد ، مسلما کاریه از خروسخون تا شغالخون. وقتی هم که خونه میام ، خونواده و چند تا وبلاگ و دو تا سریال و چند صفحه کتاب .... و تمام ! روز از نو، روزی از نو. برای همین مدتیه که فکری منو مشغول به خودش کرده ؟! که چی ؟! واقعا که چی ؟! این زندگی و این تلاش و این خوردن و خوابیدن به کجا میخواد برسه؟ اگه شما اون شغل و همسر و خونه و ماشینی رو که دوست دارین ، داشتین، یعنی همه چیز تمومه ؟! فکرم سخت مشغوله ... و میترسم ، میترسم از اینکه روزی برسه که بگویم ای کاش ... ای کاش. =================================================== یه چیزی از پرچم یاد گرفتم : تا وقتی به یه میله چسبیدی ... بذار باد هرجایی می خواد ببرتت .(برگرفته از سریال بیگ بنگ) عاشق اینجور پستهام...
ما را در سایت عاشق اینجور پستهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dshishlika بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت: 1:13